انتظار ما از معجزه چقدر است؟


نوشته پل هارکورت

چیزهای کمی در زندگی وجود دارد که بهتر از شنیدن داستان این است که چگونه زندگی یک نفر با یک رویارویی شگفت انگیز با قدرت عیسی به طور غیرقابل برگشت تغییر کرد. این ایمان ما را تقویت می کند و اغلب برخی از روش های شگفت انگیزی که عیسی در زندگی ما انجام داده است را به ما یادآوری می کند. شهادت ایمان را افزایش می‌دهد، و همانطور که اغلب در نیو واین می‌گوییم، «آنچه را جشن می‌گیریم، گسترش می‌دهیم»—ایمان افزایش‌یافته تمایل دارد که دریافت برکات مشابه را برای افراد دیگر آسان‌تر کند. البته این کاملاً با نحوه موعظه انجیل عیسی و اولین شاگردان مطابقت دارد. عیسی معمولاً نه تنها موعظه می کرد، بلکه پادشاهی را نیز نشان می داد. به نظر می رسد که او تا آنجا پیش رفته است که اعتراف کرده است که ممکن است برخی از مردم تا زمانی که برخی شواهد ماوراء طبیعی را نبینند، باور نکنند (یوحنا 14:11). شاگردان همچنین دیدند که مردم پس از مشاهده نوعی کار قدرت به ایمان می آیند. ما فقط باید فصول اول اعمال رسولان را بخوانیم و به عباراتی مانند “همه شگفت زده شدند” یا “شناخته شد” توجه کنیم … در نتیجه “تعداد زیادی به خداوند ایمان آوردند” (مانند اعمال رسولان 9:42).

برای چندین سال، کلیسای ما رسم دارد که در مراسم کریسمس ما داستان شخصی را نشان دهد که کریسمس او به دلیل ملاقات با عیسی متفاوت خواهد بود. ایده این است که جشن آشنا و آرامش‌بخش کریسمس را به لحظه‌ی مدرن بیاوریم – نه افسانه‌ای یا حتی اتفاقی که در 2000 مایل دورتر و بیش از 2000 سال پیش رخ داده است، بلکه رویدادی است که پیامدهای ماندگاری برای زمان حال دارد. تجسم به عنوان یک تهاجم، نه دیدار! امسال مفتخریم که از دین، پدر جوانی که سال گذشته به کلیسا پیوست، بشنویم. کمی قبل از شروع قرنطینه، دین شروع به تجربه علائم هشداردهنده درد و از دست دادن انرژی کرد، که در ابتدا و به اشتباه تصور می شد که مربوط به کووید باشد. در روزهای اولیه همه‌گیری، ماه‌ها طول کشید تا به درستی تشخیص داده شود و تا آن زمان به ندرت می‌توانست تخت خود را ترک کند. وقتی تشخیص داده شد، به او گفته شد که یک بیماری خودایمنی نادر و غیرقابل درمان دارد. این فقط با دوزهای روزانه داروهای قوی قابل مدیریت بود و عمل های مکرر در انتظار او بود.

تصادفاً، یا بهتر است بگوییم به لطف خدا، هنگامی که دین از کلینیک محلی خود بازدید کرد، پرستاری که در او حضور داشت یکی از اعضای کلیسای ما بود. مکالمه نشان داد که دین در گذشته به کلیسا رفته بود و او را تشویق کرد که دوباره به کلیسا برود. وقتی وارد ساختمان ما شد بلافاصله احساس کرد که در خانه است و در طول چند هفته بیشتر و بیشتر با خدا در عبادت ملاقات کرد. در یکی از خدمات، به مردی که دچار عفونت‌های منظم سینوسی بود، به عنوان محصول جانبی وضعیت او، کلمه‌ای از آگاهی داده شد و دین بعد از یک نماز جلو آمد. به یاد دارم که قدرت خدا را دیدم که او را لمس کرد و تعجب نکردم که یک هفته بعد او گزارش داد که حالش در حال شکستن است. چیزی که من را شگفت زده کرد شنیدن در مورد بیماری زمینه ای او و چگونگی بازگشت قدرت او طی یک ماه آینده یا بیشتر بود. هنگامی که او در روز کریسمس شهادت داد، دین گفت که پزشکانش از پیشرفت او هیجان زده بودند. او معتقد است که 95٪ درمان شده است، توانسته است داروهای خود را کاهش دهد و زندگی او به طرز چشمگیری تغییر کرده است. همانطور که او صحبت می کرد، همسرش (که از یک پیشینه مسلمان است) و پسر 6 ساله اش در جماعت نشستند تا بتوانید ببینید که چگونه لطف خدا نه یک زندگی، بلکه سه زندگی را تغییر داد.

من معتقدم که چنین شهادتی را می توان در هر کلیسا شنید. هر جا که مؤمنان جمع شوند، خداوند حضور دارد و دعاها را سخاوتمندانه‌تر از آنچه که انتظارش را داشتیم، اجابت می‌کند. با این حال، همه ما دوست داریم داستان هایی از این دست را بیشتر از ما ببینیم! در کنفرانس تابستانی New Wine “United” سال گذشته، جان تایسون، معلم کتاب مقدس ما در هفته، یک چالش ساده را صادر کرد: “خدا به جایی می‌آید که واقعاً او را می‌خواهند.” در حالی که به راحتی می توانیم بگوییم: “البته ما می خواهیم خدا بیاید”، واقعیت اغلب پیچیده تر است. چقدر حاضریم دنبالش بگردیم؟ چقدر مایلیم در مورد اینکه او چگونه ممکن است بخواهد حرکت کند، فرضیاتی بسازیم؟ چقدر انتظار ما از عمل روح او در بین ما بزرگ است – آیا به او فضایی می دهیم و آیا در پی درک عطایای او هستیم؟

هنگامی که داستان دین جرقه زد که افراد بیشتری چیزی مشابه را تجربه می کنند، متوجه شدم که اولین اشاره عیسی به روح در انجیل یوحنا را در حال تأمل می کنم. یوحنا 3 داستان آشنا دیدار شبانه نیکودیموس با عیسی را بیان می کند. با دانستن کل انجیل، می‌دانیم که نیقودیموس مرد خوبی است که بعداً به دفاع از عیسی آمد و حتی یوسف را از آریماتیا همراهی کرد تا جسد عیسی را برده و برای دفن مسح کند. با این حال، در حال حاضر، تنها چیزی که می دانیم این است که او یک رهبر مذهبی و یک فرد با نفوذ است. شاید نشان دهنده دین بدون واقعیت است. نیکودیموس با روشی که خدا از طریق او عمل می کند به سوی عیسی کشیده می شود… اما او خجالتی تر از آن است که آن را بپذیرد. آمدن شبانه نزد عیسی بیانگر احساس شرمندگی از فقر تجربه خود، تحقیر در برابر کسی که قدرت و قدرت انسانی ندارد. نمی دانم آیا در گفتگوی زیر می توانیم سه چالش عیسی را ببینیم که برای ما نیز صدق می کند؟

اولاً، اگرچه نیقودیموس هیچ سؤالی نپرسید، عیسی می‌گوید: «هیچ کس نمی‌تواند ملکوت خدا را ببیند مگر اینکه از نو متولد شود» (یوحنا 3: 3). واقعیتی که ما به دنبال آن هستیم نیازمند یک تغییر اساسی است که فقط خدا می تواند آن را ایجاد کند. اگر متضمن تبدیل باشد، مطمئناً استاندارد زندگی بعدی را تعیین می کند. یاد دکتر مارتین لوید جونز، یکی از بزرگترین واعظان بیستم افتادم.هزار قرن، گفت: “من راه حل ها را موعظه نمی کنم – من احیاء را موعظه می کنم.” عبرانیان 6: 4-5 امیدهای زیادی به زندگی مسیحی دارد و با توصیف ما به عنوان کسانی که “خوبی کلام خدا و قدرت عصر آینده را شناخته ایم” به پایان می رسد. هر چند وقت یکبار به کمتر راضی می شویم؟

ثانیاً، عیسی نیقودیموس را فرا می خواند تا تشخیص دهد که خدا کنترل دارد، نه انسان. “باد هر جا که بخواهد می وزد” (یوحنا 3، 8). شاید این یک مبارزه دائمی برای انسانیت باشد – همیشه در تلاش برای قرار دادن خود در مرکز و کنترل. ما در خدمت خود به خدا مسئول هستیم، اما این پاسخی است به کاری که او انجام می دهد، وابسته به او، نه بر اساس موهبت ها یا مهارت های خودمان. ما می‌توانیم بادبان‌ها را طوری تنظیم کنیم که باد را بگیریم، اما نمی‌توانیم نحوه وزش باد را ترتیب دهیم. باید تسلیم خداوند به عنوان نیروی محرکه، هر چه او بخواهد. و می تواند ما را به آب های ناشناخته و تجربیات جدید، بسیار فراتر از موارد آشنا و امن هدایت کند.

سرانجام، این تجربه جدید الهیات ما را به چالش خواهد کشید. این یک چیز دشوار است، به ویژه برای کسانی از ما که کلام خدا را دوست داریم و آن را به طور گسترده مطالعه کرده ایم. عیسی گفت: «تو معلم اسرائیل هستی، و آیا این را نمی‌فهمی؟… ما از آنچه می‌دانیم سخن می‌گوییم و به آنچه دیده‌ایم شهادت می‌دهیم… من درباره چیزهای زمینی با شما صحبت کرده‌ام، اما شما ایمان ندارید. هنگامی که من از چیزهای بهشتی صحبت می کنم، چگونه باور خواهید کرد؟ (یوحنا 3:10-11) تجربه ذهنی است و باید با مکاشفه آزمایش شود… اما هرگز نباید فراموش کنیم که درک ما جزئی و مشروط است و همیشه باید برای شناخت بیشتر جلال خدا گسترش یابد.

من به عنوان یک مدیر ابایی ندارم که بگویم از فقر تجربه ام تاسف می خورم. من امیدوارم که مانند نیکودیموس، گرسنگی من همیشه بر غرور من غلبه کند و امسال تغییرات بیشتری را در زندگی خود در کلیسایی ببینم که خدا در آن مورد استقبال قرار می گیرد… و جایی که او اجازه دارد هر طور که می خواهد حرکت کند.

پل هارکورت رهبر ملی نیو واین انگلستان و جانشین همه سنت وودفورد ولز است

دیدگاهتان را بنویسید