مارتین اسنو، اسقف اصلی فرآیند زندگی در عشق و ایمان.
به عنوان اسقف اصلی فرآیند زندگی در عشق و ایمان، اخیراً از اعضای سه گروه کاری LLF دعوت کردم تا برای یک آخر هفته در لستر گرد هم آیند. این جلسه شاهد همگرایی قابل توجهی از اعضای مجمع عمومی بود که از نظر دیدگاهها در مورد روابط، تمایلات جنسی انسانی و ازدواج در دو طرف طیف قرار دارند.
در گرمای اوایل تابستان، در آخر هفته یوروویژن (که برخی تماشا کردند و برخی با دقت از آن اجتناب کردند)، ما به تفاوتهای اعتقادی و اخلاقی خود پرداختیم و سپس خود را در یک تمایل مشترک برای باقی ماندن بخشی از کلیسای انگلستان دیدیم. . اهمیت این ابراز تمایل به وحدت را نباید دست کم گرفت. این باعث ایجاد روحیه جدیدی از سخاوت و عمل گرایی شده است – چگونه می خواهیم متحد بمانیم و در عین حال در مورد تفاوت های خود صادق باشیم؟
در تأمل خودم، بارها و بارها به فیلیپیان 2، فصلی که به وحدت می پردازد، بازگشته ام. اول، وحدت تثلیث – آتاناسیوس از این قطعه استفاده کرد تا توجه پیروان آریوس را به دلیل انکار اینکه زمانی وجود داشته است که پسر نبوده جلب کند – این به وضوح وجود از قبل مسیح را به عنوان خدا می آموزد. ثانیاً، وحدت شخص مسیح – سیریل اسکندریه به طور قانع کننده ای علیه نستوریوس استدلال می کند که سعی می کرد تمایز (حتی برعکس) طبیعت الهی و انسانی را توجیه کند. و سپس اتحاد فرزندان خدا که از فروتنی مسیح الگو می گیرند.
در این زمینه، “توافق و اتفاق نظر کامل” (NRSV – فیلیپیان 2:2) به معنای یکسانی یا توافق نیست. بلکه از ذهن مسیح صحبت می کند – کسی که “خود را خالی کرد” – و به این ترتیب فروتنی را نشان می دهد که “دیگران را بهتر از خود می داند”. به همین ترتیب، این واقعیت که ما «فرزندان بیعیب و بیگناه و بیعیب خدا در میان نسلی فاسد هستیم» (2: 15) نه تنها از پاکی اخلاقی، بلکه بیشتر از کیفیت روابط ما در یک خانواده صحبت میکند. «همه کارها را بدون غر زدن و مجادله انجام دهید» (2:14) تشویق پولس است تا بتوانید «در جهان مانند ستارگان بدرخشید» (2:15).
بنابراین، وحدت و زندگی مشترک ما در بدن مسیح مهم است زیرا آنها از وحدت تثلیث، وحدت مسیح و آشتی صحبت می کنند که فقط مسیح می تواند واسطه آن باشد. بنابراین آنچه در آخر هفته در لستر دیدیم تأییدی است بر این که همه بخش های کلیسا به درستی وحدت را جدی می گیرند.
پیشنهادهایی که ظاهر شده اند هنوز در حال بررسی توسط مجلس اسقف ها قبل از ارائه به مجمع عمومی در ماه ژوئیه هستند. به طور کلی، امید این است که گفتگوهای جاری بتواند به ایجاد فضایی در کلیسا منجر شود که بتوانیم اختلافات خود را حفظ کنیم اما وحدت خود را حفظ کنیم. فضایی برای کسانی که کاملاً به دکترین مدرن ازدواج متعهد هستند. فضایی برای کسانی که می خواهند توسعه ترتیبات فعلی را ببینند. و فضای زیادی برای کسانی که بلاتکلیف هستند یا در کل بحث سردرگم هستند و نیازی به چنین انتخابی در این زمان نمی بینند. سه فضا در یک کلیسا.
البته، عدهای هستند که میخواهند مرزهای بین این فضاها ثابت و به وضوح مشخص باشد – صحبت از وضوح اعتقادی. دیگران مرزهای شفاف و انعطافپذیری میخواهند – برای صحبت از شناخت نحوه حکومت خدا. با این حال، من امیدوارم که بتوان هر دو رویکرد را با فروتنی و عمق ارتباط ترکیب کرد – با روابطی که گواه حضور و کار خدا در همه بخشهای کلیسا است. هنوز جای کار وجود دارد. با این حال، تجربه کلی ما در آخر هفته LLF در لستر تایید کرد که امکان پذیر است.
و من مصمم هستم که جزئیات نهایی این رویکرد هر چه باشد، نه تنها به هر گروه این آزادی را میدهد که احساس کند مجبور به انجام کاری خلاف وجدان خود نیست، بلکه به بیان واقعی ما نیز اجازه میدهد. وحدت در بدن مسیح و در میراث مشترک انگلیکن ما. ما سنتی داریم که «مظهر تداوم درگیری است» (Alistair McIntyre, After Virtue). و تاریخ به ما میآموزد که با گذشت زمان، اجماع معمولاً ظاهر میشود، حتی اگر زمان ببرد.
این در مورد “وحدت به هر قیمتی” نیست – آتاناسیوس و سیریل اسکندریه نشان می دهند که مبارزه برای دکترین درست چقدر مهم است. اما این فراخوانی است برای دقت و احترام و ارزش گذاری به فرآیندهای کلیسا برای تشخیص جمعی. وحدت مهم است – واقعاً مهم است – بیش از آنچه ما اغلب اعتراف می کنیم.